۱۳۹۹ اردیبهشت ۲۱, یکشنبه

مسعود رجوی - گوهر برگزیده رسول خدا در آزمایشی سنگین‌تر از عاشورا ـ به‌ مناسبت میلاد امام حسن مجتبی (ع) - ۱۳۷۷ - قسمت هشتم


روح پلید شیطان
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
معاویه شیطان مجسم روزکار بود. بیخود نبود که حضرت علی گفته بود این قرآنها را از سرنیزه‌ها بیاندازید و سراپرده شیطان را بکوبید.
روح پلید شیطان، مثل زمان ما که در خمینی مجسم بود، در آن زمان در معاویه تنوره می‌کشید واز قضا با تمسک به همان ظواهر و همان شعارهای به ظاهر اسلامی کار خود را پیش می‌برد.
افسوس که در آن روزگار، در عصر بندگی و جاهلیت، افراد قهرمانی مثل قیس، اندک بودند. تردیدی نیست که اگر امام حسن معدودی قهرمان پایدار مثل قیس می‌داشت، در تعادل‌قوای آن روز حتماً می‌توانست بر معاویه فائق شود. اما چنین چیزی نبود و شاید هم قرار نبود که باشد.
آخر، پیشرفت و تعالی بشری جریانی آگاهانه و داوطلبانه مبتنی بر زمینه‌های عینی و روند حرکت اجتماعی است.
سرانجام بخشنامه دیگری معاویه صادر شد: برای هرکس که حسن بن علی را بکشد 200هزار درهم پول به اضافه ازدواج با دختر معاویه. قبلاً دیدیم که برای جلب زیاد ابن ابیه، به خواهرش گفت که حجاب بردار و دعوی کن که پدر واقعی او همانا پدر تو است! این جا هم دخترش را جایزه قرار می‌دهد.
این نامه خطاب به تمام اعیان و اشراف و رؤسای قبایل فرستاده شد. کار چنان شد که حضرت حسن برای نماز خواندن هم باید جوشن و زره می‌پوشید و در حین جنگ باید با محافظ نماز می‌گزارد. یکبار هم در مداین به او سوءقصد کردند که کارگر نیافتاد.

آزمایش مجدد جنگ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امام حسن یکبار دیگر در مداین به آزمایش مجدد جنگ با معاویه پرداخت. ابتدا برای این کار سخنرانیهای روشنگر بسیار ایراد کرد. از جمله می‌گفت: «بعد از من، دیگر شما همراه با چه کسی خواهید جنگید؟ همراه با آن کس که کافر و ستمکار است و به خدا و پیغمبر هرگز ایمان نیاورده است؟ او و بنی امیه جز از ترس شمشیر اسلام نیاوردند».
می‌گفت اصلاً مگر معاویه مسلمان است؟ مگر او به خدا و پیغمبر اعتقادی دارد؟
یادتان هست که هم در فاز سیاسی و هم این سالهای اخیر بحث می‌کردیم که اصلاً مگر خمینی به خدا و پیغمبر اعتقادی دارد؟ مگر مسأله او خدا و اسلام است؟ دجال یعنی این!
یک عبارت هم از یک سخنرانی دیگر امام حسن در مدائن می‌خوانم: «به خدا سوگند امید و آرزوی من آن است که روز را به سپاسگزاری خداوند سر کنم و به نصیحت و موعظه خلق از هرکس بیشتر بکوشم و در سینه‌ام کینه هیچ مسلمانی نیست». (یعنی که والله اگر به خودم باشد، هرگز نمی‌خواهم حاکمیت پیدا کنم) و »بدانید که من مصالح شما را بهتر تشخیص می‌دهم بنابراین با فرمان من مخالفت نکنید و راهم را برنگردانید» (یعنی بیایید این خط را باهم برویم)

ادامه دارد...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سیزدهم خرداد، سالمرگ خمینی دجال ضدبشر

سخنان مسعود رجوی ۲۲ بهمن ۱۳۷۴  حکم قتل‌عام مجاهدینی که بر سر موضع مجاهدی خود پافشاری کرده و می‌کنند  مسعود رجوی ۲۲بهمن ۱۳۷۴:  خمینی پرپر ک...