۱۳۹۹ اردیبهشت ۲۷, شنبه

مسعود رجوی - گوهر برگزیده رسول خدا در آزمایشی سنگین‌تر از عاشورا ـ به‌ مناسبت میلاد امام حسن مجتبی (ع) - ۱۳۷۷ - قسمت چهاردهم


فنا و بقا در تاریخ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اصرار بر سب و لعن علی آن چنان بود که وقتی زیاد، حاکم کوفه، حجر‌بن‌عدی، از یاران وفادار حضرت‌علی، را همراه با چند تن از همرزمانش دستگیر کرد و برای کشتن توسط معاویه به شام فرستاد، «جرم» شان این بود که با سب و لعن علی مخالفند.
هنوز حجر به‌ دمشق نرسیده بود که معاویه جلادی را فرستاد، که آن سردار نامی را در بین راه گردن زد.
معاویه همچنین عبدالرحمن، یکی از یاران حجر، را به‌کوفه برگرداند تا زیاد او را «به‌بدترین وجه» بکشد. »جرم» عبدالرحمن این بود که در مجلس معاویه جوابهای دندان شکن داده بود.
در آن مجلس معاویه به او گفته بود: «قتلت نفسک»، یعنی با این حرف و موضعت، خودت را به کشتن دادی. عبدالرحمن هم پاسخ داده بود: »بل ایاک قتلت»، یعنی نه، تو را کشتم…
معاویه و یزید تصور می‌کردند که توانسته‌اند تشیع انقلابی را بکشند، اما اکنون پس از14قرن به‌وضوح پیداست که چه‌کسی محو و نابود شد و چه‌کسی تا جاودان استوار و پابرجا ماند.
خمینی هم فتوای هدر بودن خون مجاهدین را به‌طور جمعی داد و فکر کرد که مجاهدین را کشته است. اما لازم نیست منتظر زمان زیادی شویم. داستان چنان روشن است که، در زمان حیات خود خمینی، جانشینش به‌او نوشت مجاهدین خلق با‌کشتن از‌بین نمی‌روند، بلکه ترویج می‌شوند.
پیداست که چه‌کسی دیگری را به‌طور تاریخی، آرمانی و سیاسی از میدان خارج کرده است.

سرمنشأ اصالتها
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
روز 15رمضان روز ولادت دومین رهبر تاریخی ماست. مریم در دعایش درباره این پیشوای بزرگ چه خوب گفت: «جگرگوشه فاطمه زهرا، نور‌دیده علی مرتضی و پیشوای برگزیده محمد مصطفی».

در چنان شرایط تاریخی بسیار بغرنج و بسیار تاریک و عقب‌مانده‌یی بود که پیشوایان ما راه را گشودند. در شرایطی که فی‌الواقع تنها و غریب بودند. بعد به‌عاشورا رسیدیم و گذشت و گذشت. و‌ حالا در قرن پانزدهم هجرت هستیم. انگار که چیزی در حال چرخش است…
اگر در ما اصالتی هست، لابد از غباری است که ا ز پیشوایانی چون امام‌حسن و امام‌حسین بر‌ما نشسته است. آنها آموزگاران درس صداقت و فدا، درس ایستادگی، درس سرخم‌نکردن در‌ برابر شرایط بغرنج، درس آزادی و همه درسهایی هستند که امروز همه شما در انقلاب مریم آموخته‌اید. درست به‌همین دلیل، به‌دلیل «مجاهدان از همه‌چیز گذشته»، «مجاهدان بلااسکان» و »گوهرهای بی‌بدیل زمان» اوضاع با روزگاران گذشته فرق می‌کند. این، برجسته‌ترین و بارزترین و مهمترین تفاوت این روزگار با آن روزگار است. پس‌از قرون و اعصار و پس‌از سالیان دراز، انگار که تاریخ می‌خواهد با ارتش آزادی و از طریق شما و خلقتان روی پاشنه‌یی بچرخد.

در پایان قرن بیستم و آغاز قرن بیست‌و‌یکم میلادی، دیگر تعادل قوا، آن تعادل قبلی نیست. آن‌طور نیست که پیام رهایی، پیام اسلام محمدی و علوی، پژواکی نداشته باشد. تحولات بسیار سریع است. چه‌کسی فکر می‌کرد که در کمتر‌ از دو‌ دهه خمینی این‌چنین در شعارهایش و در مواضعش به‌وسیله نیروهای خودش لجن‌مال شود؛ از جنگ‌طلبیش تا شعارهای به‌اصطلاح ضداستکباریش.
خمینی تصور می‌کرد با همان شیوه‌های معاویه می‌تواند مجاهدین را چه از نظر سیاسی و اجتماعی و چه از‌ نظر نظامی و تشکیلاتی بکشد و نابود کند، اما می‌بینیم که خمینی در سرکوبی و کشتار مجاهدین خودش را کشت و به‌ زباله‌دان تاریخ افکند و این حقیقت هر روز بیش از گذشته چشمها را خیره می‌کند.
این‌بار برای دیدن نتیجه کار لازم نبود که قرنها منتظر بمانیم.‌نه، در‌ سالیانی اندک، در یک نسل، بسیاری چیزها روشن شده است…
داستان مربوط‌ به یک، دو، سه، ده، صد و هزار تن نیست، بلکه مربوط‌به هزارها و هزاران گوهر بی‌بدیل و نوامیس ایدئولوژیکی مجاهد خلق است. این خود بهترین شاخص است، چنان‌که دو‌دهه گذشته هم همین را گواهی می‌کند.

دعا کنیم خدا شایستگی بدهد، انگار که امروز مأموریت و تعهد ما دقیقاً در ادامه همان مسیری است که با حضرت‌علی و حضرت‌حسن و امام حسین آغاز شد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سیزدهم خرداد، سالمرگ خمینی دجال ضدبشر

سخنان مسعود رجوی ۲۲ بهمن ۱۳۷۴  حکم قتل‌عام مجاهدینی که بر سر موضع مجاهدی خود پافشاری کرده و می‌کنند  مسعود رجوی ۲۲بهمن ۱۳۷۴:  خمینی پرپر ک...