۱۳۹۹ اردیبهشت ۷, یکشنبه

مسعود رجوی: شرف مجاهدین در چیست - شهریور ۱۳۷۸


مقدمتاً بگذارید سؤال کنیم شرف مجاهدین در چیست؟ شرف مجاهدین در این است که هیچ‌گاه گردی از شاه و شیخ یعنی گردی از وابستگی و دیکتاتوری حاکم بر ایران، بر دامن آنها ننشسته و انشاءالله باز هم تا آخرین نفس و تا آخرین قطره خون در پرتو انقلاب مریم و طهارت سیاسی و ایدئولوژیکی ناشی از آن، هیچ گرد و غبار خمینی‌گرایانه که در این روزگار بسیاری را در خود محو یا مسخ و مخدوش کرد، بر دامن ما ننشیند. بله، این شرفی افتخارآفرین است که نسل ما و ملت ما حق دارد به‌خاطر آن به‌خود ببالد. خوشا که ۳۴‌سال است در سخت‌ترین و طاقت‌فرساترین شرایط و امتحانات، از این بابت پاک و پاکیزه و منزه باقی مانده‌ایم و قیمت آن را هم هر‌ روز و هر‌ شب با گوشت و پوست و استخوان پرداخته‌ایم. راستی اگر مجاهدین سرخم می‌کردند، دیگر چه‌کسی مانده بود؟ راستی در این دو‌ دهه چه‌کسی غیر از مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران و جز مردم به‌جان آمده ایران، خواستار سرنگونی این رژیم آخوندی بوده است؟ مگر نه این است که مدعیان، بلا‌استثنا، از فردای ۳۰‌خرداد به‌هزار زبان سیاسی و غیرسیاسی «‌البته خمینی» گفتند و آشکارا اعلام کردند که در عین به‌اصطلاح اپوزیسیون بودن، بین مقاومت ایران و رژیم آخوندی، همین رژیم را ترجیح می‌دهند؟ شگفتا که این اپوزیسیون دروغین به‌قول مولوی «با اسبک و با زینک، شنگینک و منگینک» چه اپوزیسیونی است که در داخل رژیم سر و سخنگوی خود را داشت و بیعت ننگین با آخوند خاتمی را تا حد ارتقای او به‌مقام مصدق غلیظ کرد؟
یادتان هست وقتی جنگ‌افروزی خمینی همه مدعیان را در‌ربود، این مجاهدین و مقاومت ایران بودند که ندای صلح‌طلبی سر‌دادند. صلح در دسترس بود و بیانیه مشترک آن را هم در سال‌۶۱در پاریس امضا کردند. در مقطع آتش‌بس اما این سران رژیم بودند که به‌ غلط‌کردم‌گویی و زهر خوردن افتادند و بعد هم درباره ۱۰۰۰‌میلیارد دلار خسارات جنگ و بیهودگی آن نکته‌ها گفتند و سپس با همین دولت عراق که دجالانه آن را «رژیم کافر بعثی ـ صهیونیستی» می‌نامیدند باب مراوده گشودند و درباره «برادری اسلامی» و این‌که جنگ از اول زیر‌سر «عوامل استکبار» بوده تلگرافهای پر‌چشمک و چراغ زدند!
بسیاری زمینه‌های عینی برای پیروزی قطعی شما بر‌ دشمن ضد‌بشری اکنون فراهم شده و در افق پدیدار است. اما اگر دفتر حیات سازمان مجاهدین امروز بسته می‌بود یا حتی اگر در آینده نیست و نابود بشوند و یک‌تن از آنان هم باقی نماند، باز‌ هم تاریخ و مردم ایران به‌شما آفرین خواهند گفت که بر‌ عهد و پیمان خود با خدا و خلق از روزی که «مرگ بر ارتجاع» گفتید، وفا کردید.
راستی که هیچ‌گونه تزلزلی در‌ برابر خمینی و خامنه‌ای و رفسنجانی و خاتمی شایسته و برازنده موقعیت و مقام میهنی و ایدئولوژیکی مجاهدین نبوده و نیست و همین پایه و مبنای شرف و ارزشهایی است که شما امروز با رأی و انتخابتان در‌صدد انطباق هر چه بیشتر با آنها هستید. خط‌سرخ بین مقاومت و انقلاب با تسلیم و سازش از همین‌جا می‌گذرد. خطی به‌طول 34‌سال که در‌ واقع رود خروشان 120‌هزار شهید آزادی است.
دشمن و پشتیبانان و مزدورانش دقیقاً‌ می‌خواهند همین را نادیده بگیرند تا همگان به‌همین رژیم و آخوند خاتمی راضی شوند. اما هیهات که ضربات سیاسی و نظامی همین مقاومت و تندباد خیزشها و قیام مردممان دفتر حسابهای ارتجاعی و استعماری را در‌هم می‌پیچد. اما ۳۴‌سال پیش چنین نبود…

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سیزدهم خرداد، سالمرگ خمینی دجال ضدبشر

سخنان مسعود رجوی ۲۲ بهمن ۱۳۷۴  حکم قتل‌عام مجاهدینی که بر سر موضع مجاهدی خود پافشاری کرده و می‌کنند  مسعود رجوی ۲۲بهمن ۱۳۷۴:  خمینی پرپر ک...