برای۳۰ دیماه
بیایید با هم
ترانه‌ای بخوانیم
به عشق دردانه‌ی مادران بی‌نام
به پاس توتیای چشم پدران رنج
بیایید باهم
شعری بسراییم
برای امید بچه‌های فردا و فرداها
با شیواترین نثر هایمان بنویسیم
به نام محبوب خاک و خدا
* * * *
چگونه شاد نباشم من امروز
چرا فریاد نباشم من امروز
قلبم چلچله‌ای ست
مست آستان بهار
قطره قطره‌ی خونم
شراره ای
افروخته ازرهیدن یار
* * * *
یاران من!
یاران تاریخ تبعید و غربت و رنج
یاران زنجیر و زندان و شکنج
با من بیایید امروز
هر لحظه را گلی به‌کاریم
هردقیقه را آذین ببندیم
گریه از شوق بخندیم
* * * *
امروز، روز ماست
روز شکوفه وآیینه و بشارت آب
روز طلوع عطوفت آفتاب.
ی.رسا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر