۲۰روز پس از نمایش بالارفتن از دیوار سفارت آمریکا و گروگانگیری ۵۳نفر در ساختمان سفارت که بهمنظور خارج کردن رقیبان سیاسی از صحنه انجام شد، سازمان مجاهدین تأسیس میلیشیای مجاهد خلق را اعلام کرد.
هدف از تسخیر سفارت آمریکا در تهران؛ از صحنه خارج کردن مجاهدین و سایر نیروهای انقلابی و کنارگذاشتن دولت مهندس بازرگان و به تصویب رساندن قانون اساسی ولایت فقیه در غوغای شعارهای بهاصطلاح ضداستکباری بود.
اما هدف سازمان مجاهدین از تأسیس میلیشیا فراگیر کردن پیام آزادی و انتشار روح مقاومت با مبارزه افشاگرانه و ایستادگی در برابر ارتجاع بود.
البته مبارزه افشاگرانه جوانان میلیشیا در ابتدای حاکمیت خمینی، برای میلیشیا و مجاهدین بهای سنگینی داشت. بهنحوی که از دیماه ۵۸، که خون یک کارگر مجاهد بهنام عباس عمانی به دست چماقداران رژیم خمینی بر زمین ریخت، تا ۳۰خرداد سال ۶۰، بیش از۵۰مجاهد و میلیشیای مجاهدین توسط پاسداران خمینی بهشهادت رسیدند و در اوایل سال ۶۰، آمار مجاهدینی که در زندانهای رژیم اسیر بودند، به یکهزار تن بالغ میشد. زندانیانی که اغلب جوانان میلیشیا بودند و در برابر شکنجههای جلادان در زندانها مقاومت میکردند.
رژه پرشکوه میلیشیا در فروردین سال ۱۳۵۹و حفاظت از سخنرانی تاریخی مسعود رجوی در امجدیه، از فرازهای پرشکوه حرکت انقلابی میلیشیاست. همچنانکه فعالیت در دوران کاندیداتوری مسعود رجوی و رساندن پیام نسل انقلاب با فروش نشریه و حفاظت از میتینگها و سخنرانیهای مسعود رجوی در برابر چماقداران از افتخارات نسل انقلاب در تاریخ معاصر میهن است.
پرستوهای خونین بال میلیشیا به یمن آموزشهای مسعود رجوی؛ با عبور از هفت دریا خون و آتش، در زمستان شلاق و شکنجه و زنجیر شعله شدند، در هستههای مقاومت و در میدانهای تیرباران درخشیدند و در بهار ارتش آزادیبخش گل کردند.
۳سال بعد از تأسیس میلیشیا مسعود رجوی در پیامی برای واحدهای میلیشیا در داخل کشور نوشت:
«هموطنان عزیز! میلیشیای قهرمان مجاهد خلق،
سه سال قبل در دوم آذر ماه ۱۳۵۸ میلیشیا به هدف پایهریزی ارتش مردمی بنیان نهاده شد و این درست در زمانی بود که دجالگریهای بهاصطلاح ضدامپریالیستی خمینی برای انحراف و تباهی همه انرژیهای فوران یافتهانقلاب، اوج گرفته بود و زمستانی بیرحم و ویرانساز از فریب و جهل و شرک در هیأت مهیبترین استبداد تاریخ ایران میرفت تا همه جوانههای نو شکفته آزادی را در خاک این میهن یکسره بسوزد و بخشکاند...
از آن روز هزاران خواهر و برادر میلیشیای مجاهد خلق در سراسر ایران همچون ارتشی انقلابی با نظم و انضباطی آهنین و حیرتانگیز پای در راه نهادند و در نخستین مرحله رویارویی خویش با لشگریان فریب و جهل خمینی دجال، عظیمترین ترویج انقلابی و کار توضیحی تودهیی در طول تاریخ ایران را با بذل بیمانندترین فداکاریها و بردباریها و صبر و استقامت انقلابی به انجام رساندند. آنان با نشر و توزیع میلیونها نسخه نشریات آگاهی بخش و میلیونها ساعت کار پر حوصله توضیحی در خانهها، مدرسهها، خیابانها، دانشگاهها و کارخانهها و ادارات تمامی طلسمهای فریب را در اذهان تودههای خلق یک به یک گشودند و هزاران شعبده و توطئه را در دفاع از نیروها و مسیر راستین انقلاب باطل و خنثی ساختند و کارایی نسل سرافراز انقلاب را با فرو کشیدن تاریخی نقاب ۱۴۰۰ساله ریا و تزویر از چهره ضدخلقی و ضد خدایی خمینی و اسلاف تاریخیاش به اثبات رساندند. تا آنجا که در گرما گرم روز ۳۰خرداد ۱۳۶۰ـ که به همت میلیشیای مجاهد خلق برای همیشه در تاریخ ایران به ثبت رسیده است ـ دژخیمان خمینی، اذن صریح او را برای گشودن رگبار گلوله به روی مردم به آشکارترین وجه از رادیو اعلام کرده و به اجرا درآوردند...»
مسعود رجوی در بخش دیگری از پیامش به نسل خونین پیکر انقلاب گفت:
«شما که با تقدیم هزاران شهید و اسیر و با پایداری انقلابی در برابر انبوه عظیم رنجها و مرارتها و دربدریها و ضربوشتمهای رجالگان دیو سیرت خمینی، فصل درخشان و انکار ناپذیری را در تاریخ مبارزات اجتماعی و سیاسی ایران شکل داده اید، اکنون در بحبوحهی مقاومت عادلانه انقلابی و مسلحانه و در دومین مرحله این مقاومت دورانساز که پایههای آن را خود پی افکنده اید، باز هم وظایف انقلابی و مردمی بزرگتر و گستردهتری برعهدهدارید...»
مسعود رجوی ـ ۲۶آبان ۱۳۶۱
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر