۱۳۹۸ اسفند ۲۷, سه‌شنبه

قسمتی از دفاعیات مسعود رجوی در بیدادگاه نظامی شاه بهمن ۱۳۵۰



به مناسبت 29اسفند روز ملی شدن صنعت نفت 

«مسعود رجوی: در شهریور ۲۰ تمام ایران زیر سلطه خارجی رفت. بعضی از افسرها با چادر در رفتند و ایران فقط 3 ساعت دوام آورد. جنگ دوم هنوز تمام نشده بود که طرح تجزیه ایران این بار بوسیله انگلیس وآمریکا ریخته شد و این قرار داد توسط دولت حکیمی امضاء شد.
-آیا وقتیکه نخست وزیر ایران طرح تجزیه کشور خود را بریزد, ما حق نداریم بگوییم که تابع ملت و خلق ایران هستیم نه دولت حاکم بر ایران؟
-بگذریم, این طرح هم با مجاهدات طاقت فرسای مصدق رد شد. تا آدم خودش در فضا نباشد نمی فهمد فشار یعنی چه، تهدید یعنی چه.
-اما وقتی آن طرح رد شد معاون وزارت خارجه شوروی آمد درمورد امتیازات نفت گفتگوهایی کرد. ازطرفی دولت انگلیس بخاطر امتیازات نفت خود در جنوب, حاضر به معاملاتی در باره نفت مناطق شمالی با روسها بود. برای همین امر، نخست وزیر وقت- ساعد- به سفیر روس وعده هایی داده بود. میخواستند یک موازنه مثبت یعنی امتیاز دهی دو جانبه به روس و انگلیس برقرارکنند.
مصدق و ملت ایران موازنه منفی به معنی استقلال خودشان را میخواستند. این بود که ملّیون ایران بیکار ننشستند وبا کوشش زیاد ماده گذراندند که ضمن آن جلوی سلطه شوروی هم گرفته شد ودادن هرگونه امتیازی بهر نحوی، مسکوت گذاشته شد و بموافقت بعدی مجلس موکول گشت.
-اما آقایان استعمارگران از جان ملت فقیر ما دست برنداشتند. در سال ۱۳۲۹ رزم آرا را از ستاد ارتش آوردند و در کرسی نخست وزیری نشاندند تا رزم آرا, در لباسِ ظاهر فریبِ خود مختاری ولایات در امور داخلی, لایحه به مجلس ببرد و از تصویب بگذراند. باز هم ملّیون که رهبری آنها را دکتر مصدق بعهده داشت پس از مشاجرات و مباحثات و زحمتهای زیاد توانستند آنرا در نطفه خفه کنند و جلوی سلطه خارجی را بگیرندو قرارداد موردنظر منتفی شد. سپهبد رزم آرا به انتقامِ بازی کردن با سرنوشت ملت بقتل رسید.
حالا دیگر اوضاع داخلی مملکت بعلت رشد سیاسی مردم تب و تاب دیگری داشت. بعد از شهریور ۲۰ مصدق نفت را تبدیل به یک شعار وانگیزه ملی کرد صفوف مردم را متشکل و شعله ها را فروزان تر ساخت. بعد از مجلس ۱۵ نمایندگان واقعا مجاهدت کردند. شرکت غاصب نفت ایران وانگلیس که در واقع نماینده دولت انگلیس بود, از تطمیع نمایندگان گرفته تا حبس آزادیخواهان, از هیچ چیز فروگذار نکرد . حتی طرح آنچه که امروز ”اصلاحات ارضی” است در آنزمان بوسیله تقسیم املاک سلطنتی ریخته شد. مسئله ظاهر فریبِ تقسیم املاک سلطنتی برای فراموش کردن مسئله نفت و تحت الشعاع قراردادن آن در اذهان ,طرح شده بود. با اینهمه نفت همچنان در مرکز افکار مردم بود.در این اثناء یکبار هم بناگهان نان در تهران قحط شد تا بلکه سرِ مردم به آن گرم شود و کسی حال و حوصله حمایت از مصدق نداشته باشد .
.....اما سر انجام اراده خلق پیروز شد و مردم و ملت ایران راه خود را پیش برد و در آخرین روز سال ۱۳۲۹, نفت ملی اعلام شد.مردم ایران در آن روز طعم پیروزی را چشیدند.
بعد از آن روزهای پر افتخار دیگری در پیش بود. پیروزی در خلع ید از انگلیس در مورد نفت و دیگری روز ۳۰ تیر۱۳۳۱ روز تجلی اراده خلق. در آنروز خلق, بر ننـگ تسلیم پیروز شد. در آتیه از این روزهای طلایی بسیار خواهیم داشت.
باید گفت که مشروطه برای مدت محدودی دوام آورد.در ۲۸... در ۲۸ (آقای دادستان برای اینکه قطع نکنید ماه و سال آنرا نمیگویم! )بله در ۲۸ مشروطیت بخاک سپرده شد. احتیاجی نیست که من سیاست دولت مصدق را روشن کنم. او نمیخواست هیچ سلطه ای بر کشور ما بر قرار باشد. از نظر اقتصادی اولین و آخرین بودجه متعادل را تقدیم به مجلس کرد. برای اولین بار صادرات با واردات برابری کرد. بهرحال آن روز گرم تابستان, آن روز ۲۸, در تاریخ ایران به سیاهی و سردی تبدیل شد.بعدها ایدن نخست وزیر انگلیس در خاطراتش گفت: بعد از سقوط مصدق تنها شبی بود که خواب راحت کرده است. میگفتند که ”آفتاب هرگز در مستعمرات انگلستان غروب نمیکند” و “هر جا موجی باشد ساحلش انگلستان است ”. مصدق غروب استعمارو طلوع آزادی و استقلال را میخواست...اما افسوس که کار به آنجا کشید که نباید می کشید.»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سیزدهم خرداد، سالمرگ خمینی دجال ضدبشر

سخنان مسعود رجوی ۲۲ بهمن ۱۳۷۴  حکم قتل‌عام مجاهدینی که بر سر موضع مجاهدی خود پافشاری کرده و می‌کنند  مسعود رجوی ۲۲بهمن ۱۳۷۴:  خمینی پرپر ک...